گزارش کلیک از برگزاری نمایشگاه " گنچ های قصه گو" در کاخ گلستان؛

وقتی داستان اول مثنوی در قالب طلا جان می‌گیرد

نمایشگاه «گنج‌های قصه‌گو» امسال در کاخ تاریخی گلستان برگزار شد و فرصتی بی‌نظیر برای تلفیق هنر، روایتگری و فناوری نوین ایجاد کرد.

وقتی داستان اول مثنوی در قالب طلا جان می‌گیرد

این رویداد با مدیریت سمیرا علیرضایی به همراه   همسرش مهدی صباحی که هر دو مالک و هم بنیانگذار «نایریکا» هستند در تاریخ 22 آبان ماه در کاخ گلستان برگزار شد و  فضایی حرفه‌ای و خلاقانه برای هنرمندان دیجیتال و طراحان فراهم کرد.

در مراسم افتتاحیه هنرمندانی چون:  دکتر سیداحمد محیط طباطبایی دانش آموخته رشته تاریخ و باستان شناسی، شهرزاد اسفرجانی  مشاور و مدیر ارشد برندینگ، پریسا امین سبحانی کارشناس ارشد طراحی صنعتی دانشگاه تهران، استاد طراحی دستی دانشگاه آزاد و دانشگاه پارس،  مهدی صباحی متخصص بازاریابی و برندسازی و سمیرا علیرضایی محقق و روایتگر جواهرات به سخنرانی پرداختند.

نمایشگاه شامل آثار هنرمندانی بود که قصه‌های کهن و ادبیات کلاسیک را با زبان هنر دیجیتال و جواهرات روایت می‌کردند. نغمه طاهری، سری یوژا بزرگمنش و سحر موسوی نمونه‌هایی شاخص از این مسیر بودند؛ هر یک با نگاه و سبک منحصربه‌فرد خود، داستان‌ها را از زاویه‌ای تازه تجربه و بازسازی کردند. از نگاه پادشاه در آثار نغمه طاهری تا ترکیب تایپوگرافی و فرم در کارهای سری یوژا و بهره‌گیری از هوش مصنوعی و متاورس توسط سحر موسوی، هر اثر روایتگر تجربه‌ای احساسی و بصری بود.

تمرکز نمایشگاه، نه صرفاً بر زیبایی بصری، بلکه بر تجربه درونی مخاطب بود. بازدیدکنندگان با ورود به هر بخش، وارد دنیایی چندلایه می‌شدند که فرم، نور و حرکت، داستان و معنا را با هم ترکیب می‌کرد و فضایی تعاملی و تفکربرانگیز ایجاد می‌کرد. استفاده از ابزارهای نوین دیجیتال، هوش مصنوعی و متاورس، آثار را فراتر از محدودیت‌های فیزیکی شکل داد و روایت‌ها را عمیق‌تر کرد.

 

WhatsApp Image 2025-11-18 at 16.18.52

 

هوش مصنوعی در خدمت هنر؛ روایت سحر موسوی از خلق دیجیتال و جواهرات

سحر موسوی، دانش‌آموخته طراحی صنعتی از دانشگاه هنرهای زیبا، حالا به عنوان هنرمند دیجیتال و مدرس طراحی با هوش مصنوعی، مسیر ویژه‌ای در ترکیب فناوری و هنر طی می‌کند. او توضیح می‌دهد که «هنرمند دیجیتال یعنی کسی که از نرم‌افزارهای دیجیتال برای بیان احساسات و عواطف استفاده می‌کند؛ دنیایی گسترده از اپلیکیشن‌ها، برنامه‌ها و حتی کدنویسی که هر کدام ابزار خلق اثرند».

حضور سحر در نمایشگاه «گنج‌های قصه گو» از اواسط پروژه آغاز شد. او مسئولیت بخش هوش مصنوعی، طراحی متاورس و تولید مجموعه‌ای از پوسترها را بر عهده گرفت. اما چالش اصلی کار، تبدیل متنی قرن هفتمی به تصویر قابل فهم برای مخاطب امروزی بود؛ متنی که ابتدا به انگلیسی ترجمه شد و سپس به شکل پرامپت (Prompt) در برنامه‌های هوش مصنوعی وارد شد تا تصاویر خلق شوند. این فرآیند نه تنها زمان‌بر بود، بلکه نیازمند صبر، دقت و تجربه‌ای عمیق بود تا بتوان با هوش مصنوعی به تصاویری رسید که هم زیبا باشند و هم پیام اصلی شعر و داستان را منتقل کنند.

WhatsApp Image 2025-11-18 at 16.59.32

کالکشنی از آفتاب و سایه

نتیجه کار سحر، مجموعه‌ای تحت عنوان «آفتابی میان سایه» بود که خود به سه بخش تقسیم شد. او توضیح می‌دهد: «بیت انتخابی من از شعر مولانا بود: ‘آفتابی که از بین عالم فروخت اندکی گر پیش آید، جمله سوخت.’ این بیت الهام‌بخش طراحی من شد؛ نشان دادن تعامل نور و سایه، عشق و تضاد، و ارتباط انسان با احساسات درونی.»

هر تصویر، حاصل تلاش برای تنظیم دقیق پرامپت‌ها، انتخاب برنامه مناسب، استفاده از فیلترهای متعدد و پالایش مداوم بود. سحر با صبر و خلاقیت، تصاویر اولیه را بازنگری، اصلاح و به یک کالکشن منسجم و تأثیرگذار تبدیل کرد. او می‌گوید: «هوش مصنوعی در خدمت ماست، اما کاربر و خلاقیت انسانی نقش اصلی را دارد؛ این ابزار به ما قدرت می‌دهد تا افکار و احساسات را به تصویر درآوریم، اما روح اثر، محصول ذهن و تجربه ماست.»

 

آموزش و مسیر جهانی

سحر علاوه بر خلق آثار، تجربه خود را به نسل جدید منتقل می‌کند. او تاکنون ۱۰ دوره آموزش طراحی جواهر با هوش مصنوعی برگزار کرده و شاگردانش بیش از ۲۵۰ اثر دیجیتال تولید کرده‌اند. او بخشی از تیم ۱۷ هنرمند دیجیتال است که مسیر جدیدی برای کاربرد هوش مصنوعی در هنر ایجاد کرده و در بزرگترین دوسالانه هنر دیجیتال جهان مشارکت دارد؛ دوسالانه‌ای که امسال تمرکز ویژه‌ای روی هوش مصنوعی داشته است.

 

ترکیب سنت و نوآوری

برای سحر، طراحی دیجیتال جواهرات تنها کاربرد فناوری نیست، بلکه فرصتی است برای ترکیب سنت و نوآوری. او می‌گوید: «تجربه من در ساخت جواهرات دستی پیش از ورود به هوش مصنوعی، به من این امکان را داد که حس و روح قطعات را با فناوری دیجیتال ترکیب کنم. هر اثر، روایتگر یک قصه، یک احساس و یک تضاد است؛ از نور و سایه، از عشق و محدودیت، از گذشته و حال.»

سحر موسوی، با نگاه خلاقانه و فناوری‌محور خود، نشان می‌دهد که هنر دیجیتال و هوش مصنوعی می‌توانند در کنار هم جهان جدیدی از روایتگری، طراحی و تجربه زیبایی‌شناختی خلق کنند؛ جهانی که مخاطب را فراتر از سطح ظاهری، به عمق معنا و احساس هدایت می‌کند.

 

روایت نغمه طاهری از یک جهان ویکتوریایی

در نمایشگاهی که هر طراح، سبکی متفاوت را برگزیده، نغمه طاهری با انتخابی جسورانه به سراغ جهان ویکتوریایی رفته است؛ جهانی سرشار از جزئیات، تزئینات پرشکوه و روایت‌گری عمیق. اما آنچه کار او را از سایر آثار متمایز می‌کند، نه فقط سبک انتخابی، بلکه شیوه‌ی ورود او به داستان است؛ داستانی که از «پادشاه و کنیزک» در آغاز مثنوی معنوی الهام گرفته و کاملاً از نگاه پادشاه روایت می‌شود.

طاهری در توضیح روند کارش می‌گوید که هرگز یک المان مشخص را از داستان جدا نمی‌کند. او وارد قصه می‌شود، در آن زندگی می‌کند و سپس طراحی از دل روایت شکل می‌گیرد. همین نگاه روایی است که باعث شده آثارش، نه بازنویسی ساده‌ای از عناصر تاریخی، که ترجمه‌ای احساسی و شخصی از جهان مولانا باشد.

WhatsApp Image 2025-11-18 at 16.18.54

زیستن در نقش پادشاه؛ طراحی بر پایه تجربه‌ی درونی

او خود را به جای پادشاه می‌نشاند؛ نه به‌عنوان یک شخصیت تاریخی، بلکه به‌عنوان انسانی که عشق به یک‌باره در دلش جوانه می‌زند، سپس رو به اضطراب و آشفتگی می‌رود و درنهایت در آستانه‌ی درگاه الهی به تضرع می‌نشیند. مسیر طراحی، همچون مسیر روحی پادشاه، پرپیچ‌وخم و پرفرازونشیب است؛ از جامی که قرار است زهر را به زرگر برساند، تا لحظه‌ای که هدف پادشاه به تحقق می‌رسد.

این نگاه درونی، سبک ویکتوریایی آثار را نیز شکل داده است؛ سبکی که برخلاف مینیمالیسم ساده و یک‌خطی، به ظرافت‌ها، تزیینات، برجستگی‌ها و سطوح چندلایه تکیه می‌کند. طاهری می‌گوید طراحی‌هایش همیشه «پر از دیتیل» بوده‌اند؛ چرا که داستان‌ها نیز پر از جزئیات‌اند و نمی‌توان آنها را در چند خط ساده خلاصه کرد.

 

روایت‌گری به جای تقلید؛ طراحی به‌مثابه تجربه شخصی

یکی از تفاوت‌های مهم کار طاهری، فاصله گرفتن او از برداشت مستقیم و ظاهری عناصر داستان است. او به‌جای آن‌که یک شیء، نماد یا صحنه مشخص را بازسازی کند، تلاش می‌کند تجربه درونی شخصیت را به زبان فرم و حجم منتقل کند.

به همین دلیل است که آثارش ترکیب بی‌نظیری از تزئینات ویکتوریایی و روح‌مندی ادبیات مولانا هستند؛ آثاری که نه صرفاً «جواهر»، بلکه روایت‌هایی پوشیدنی‌اند.

او تأکید می‌کند که هر قطعه باید «زندگی» داشته باشد؛ تجربه‌ای تازه به مخاطب بدهد و نه نسخه‌ای تکراری از آنچه پیش‌تر دیده شده. در نگاه او، طراح طلا و جواهر بیش از آن‌که سازنده‌ی اشیا باشد، روایت‌گری است که داستان‌ها را به شکل عینی و قابل لمس درمی‌آورد.

 

بازگشت به ریشه‌ها؛ پیوند سبک‌های جهانی با حافظه فرهنگی

نغمه طاهری معتقد است که چنین پروژه‌هایی—ترکیب روایت‌های کهن با زبان طراحی معاصر—در فرهنگ ما نقش مهمی دارند. او می‌گوید به‌جای ساخت مجموعه‌های تکراری و تیراژی، باید به میراث معنوی، ریشه‌های فرهنگی و احساسات عمیقی که از گذشته به ما رسیده توجه کرد.

در نگاه او، این پیوند میان طراحی و ادبیات می‌تواند نگاه تازه‌ای به صنعت طلا در ایران بدهد؛ نگاهی که از سطح ظاهر فاصله می‌گیرد و به عمق مفهوم، احساس و هویت می‌رسد.

او از برگزاری چنین نمایشگاهی در ایران استقبال کرده و معتقد است کمتر اتفاقی در این سطح و با این میزان تمرکز بر روایت‌گری در طراحی طلا دیده شده است. برای او این تجربه، نه صرفاً یک پروژه نمایشی، بلکه گام تازه‌ای برای بازتعریف نقش طراحی در فرهنگ امروز ایران است.

 

عشق در طراحی؛ روایت سری یوژا یوسفی از حروف و زیورآلات

سری یوژا بزرگمنش، طراح جوان و خلاقی که از سال ۹۳ مسیر طراحی را آغاز کرده، حالا پس از سال‌ها تمرین، تجربه و کشف دنیای زیورآلات، جلوه‌ای منحصر به فرد از هنر خود را به نمایش گذاشته است. او فارغ‌التحصیل رشته گرافیک است و از همان ابتدا علاقه و کنجکاوی او را به سمت طراحی کشاند؛ علاقه‌ای که با گذراندن کلاس‌های تایپوگرافی، طراحی دستی و متریکس عمق یافت و زمینه‌ای شد برای خلق آثار پرجزئیات و معنی‌دار.

سری یوژا در توضیح مسیر کاری خود می‌گوید: «هیچ وقت یک المان را جدا نمی‌کنم. من وارد قصه می‌شوم و زندگی شخصیت‌ها را تجربه می‌کنم، سپس طراحی شکل می‌گیرد. این عشق و تجربه مستقیم باعث شده هر قطعه‌ای که خلق می‌کنم، نه فقط یک شیء زیبا، بلکه روایتگر یک احساس و یک مسیر درونی باشد.»

WhatsApp Image 2025-11-18 at 16.18.53

حروف و قصه‌گویی؛ قلب هنر سری

تمرکز اصلی او در آثارش، طراحی حروف فارسی است؛ تلفیقی خلاقانه از تایپوگرافی و فرم زیورآلات که به کارهایش هویت می‌دهد. هر حرف، هر کلمه، نه تنها نماد بصری، بلکه حامل معنا و حس درونی است. او توضیح می‌دهد: «تایپوگرافی برای من پل ارتباطی است؛ وقتی با حروف کار می‌کنم، انگار با بخشی از روح داستان حرف می‌زنم و فرم دنیای من از آن شکل می‌گیرد.»

در نمایشگاهی که سری شرکت کرده، انتخاب قصه «پادشاه و کنیزک» از مثنوی معنوی، فرصتی برای روایتگری و تجربه‌ی شخصی بوده است. او درباره انگیزه‌اش می‌گوید: «این نمایشگاه چالشی برای خودم بود و جذابیت آن، قصه‌گویی‌اش بود. لحظه‌ای که پادشاه به محراب می‌رود و راز و نیاز می‌کند، حس و حال عشق و امید در من تصویری زنده ایجاد کرد و خواستم آن را در طراحی منتقل کنم.»

 

عشقی که در زیورآلات تنیده شد

قطعه شاخص سری یوژا با الهام از همین لحظه طراحی شده است. او از کلمه «عشق» بهره برده و آن را به شکل گیاه پیچان و پرحرکت تجسم کرده که همان مسیر رشد و پرورش احساس درون انسان را نشان می‌دهد. تضاد رنگ سیاه و سفید، سختی‌ها و نیکی‌ها، و گذر از دشواری‌ها را نمایان می‌کند. انگشتر «آستان پناه» بازنمای سفر پادشاه به محراب و لحظه تضرع اوست؛ طراحی آن برگرفته از شعر مولانا و نمادی از خورشید و گرمای عشق است که با سنگ عقیق به تصویر کشیده شده است.

او در توضیح فلسفه این انتخاب می‌گوید: «هر میم در دایره وقتی کنار هم قرار می‌گیرد، خورشید واحدی را شکل می‌دهد؛ ترکیبی از عشق و نور که همه حالات انسانی را در دل خود جای می‌دهد. این مسیر، دستاوردی است از عشق، تمرکز و خلاقیت.»

 

نتیجه‌ای از عشق و تلاش

برای سری یوژا بزرگمنش، مسیر طراحی نه تنها حرفه‌ای، بلکه عاشقانه است. هر چالش و سختی، بخشی از مسیر تجربه و رشد اوست و هر قطعه، داستانی از عشق و زندگی را روایت می‌کند. نتیجه‌ی این مسیر، اثری است بی‌نظیر که هم هنر تایپوگرافی را به نمایش می‌گذارد و هم روح و معنای عشق را در زیورآلات تنیده است؛ تجربه‌ای که مخاطب را فراتر از زیبایی ظاهری، به عمق احساس و قصه هدایت می‌کند.

گفتنی است «گنج‌های قصه‌گو» نشان داد که هنر امروز می‌تواند پلی میان سنت و نوآوری باشد؛ جایی که قصه‌های کهن با ابزارهای مدرن بازگو می‌شوند و مخاطب نه تنها بیننده، بلکه همراه تجربه و قصه می‌شود. برگزاری این رویداد در کاخ گلستان، با مدیریت حرفه‌ای و منتوری دقیق، فضایی منحصر به فرد ایجاد کرد و مسیر تازه‌ای از هنر دیجیتال و روایتگری در ایران را به نمایش گذاشت.

 

ارسال نظر