نقد و بررسی بازی Fallout 4
Fallout ۴، یک بازی تمام عیار است. شنیدن این جمله شاید کمی عجیب به نظر برسد اما اگر با ما همراه شوید، شما نیز با ما موافق خواهید شد. در این بازی، فضاهای متفاوت بیابانی، داستان، موسیقی و سیستم های ساختاری جدیدی را تجربه خواهید کرد.

کلیک- فال اوت 4 یک بازی فوق العاده است که ارزش زمانی را که برایش میگذارید، دارد. در این شماره، عناصر اصلی بازی که در سریهای قبلی هم وجود داشت، هم چنان ثابت باقی مانده اما صیقل خورده و بهتر شده است. یکی از این تغییرات، سبک بازی است که در Fallout ۴ به صورت PRG است. در واقع تمام آنچه در Fallout ۳ و نیووگاس گریت میبینیم، در Fallout ۴ به شکل بهتری قرار گرفته است. همان طور که همیشه در شعار این بازی میبینی، جنگ هرگز تغییر نمیکند.
Fallout ۴ هنوز هم یک بازی اکتشافی است. بازی قبل از حادثه هستهای شروع میشود. شما در آغاز، خود را در یک خانه مجلل که در آن کالسکه بچه و رباتهای خدمتکار وجود دارد، میبینید. طراحی زیبای این محیط به گونهای است که دلتان میخواهد اینچ به اینچ خانه را بگردید.
این حس کنجکاوی و تمایل به کشف کردن چیزهای جدید، در کل بازی همراه شما خواهد بود. مثلاً هنگامیکه در حال حفر چالههایی هستید یا در ایستگاههای متروکه مترو و یا دژهای زیرزمینی. شما خواهید دید که بعدازآن حادثه هستهای، تمام دنیا هم مثل خانواده شما تغییر میکند.
در نتیجه Fallout ۴ همان بازی فوقالعادهای است که از زمان آمدن Fallout ۳ منتظر آن بودیم. نه اینکه بگوییم Fallout ۴ تمام جهان را در تصرف خود درآورده اما نسبت به سریهای قبلی بازی، بازخورد بهتری از طرف مردم داشته و همچنین قابلدرکتر بوده است. این بازی هم مثل سریهای قبل، یک فضای رمزآلود و معمایی دارد اما اینطور هم نیست که تمام مدت مجبور به حل کردن معماهای آن باشی. همچنین در این بازی نقش گروهها پررنگتر شده و تااندازهای نیز قدرت شما در طول بازی افزایش مییابد.
اما بقیه عناصر بازی چطور؟ با ما همراه باشید تا ببینید چه چیزهایی در حین بازی شما را جذب میکنند و یا برعکس!
-
نکته مثبت؛ تنظیمات بازی
وجود ویژگیهای محیطی یک بازی سبک RPG و همچنین بعضی ویژگیهای اضافه شده به آن، Fallout ۴ را تبدیل به همان بازی که ما انتظارش را داشتیم، کرده است. شما ٪۹۹ از بازی را در یک محیط بیابانی آخرالزمانی پس از انفجار هستهای میگذرانید، به شکل عجیبی اتفاقات قبل از انفجار تنها بخش بسیار کوچکی از بازی را شامل میشود. بنابراین این جمله کمپانی بتسدا که میگوید «به خانه خوش آمدید» قطعاً برای کسانی که سریهای قبلی این بازی را نیز امتحان کردهاند قابلدرک است.
این بازی به شما میگوید: مناطق جدیدی را کشف خواهید کرد. Fallout شما را در کشورهای متحد المنافع، پس از جنگ ماساچوست قرار میدهد. درست مثل Fallout ۳ که شما را درگیر جنگهای خطرناک و ویرانکننده مناطق همسایه میکرد. در این بازی هم در تمام طول مدت، حس ترس و در خطر بودن وجود دارد که باعث سرگردانی شما میشود. شما در طول بازی مجبورید که با دشمنانی که از ناکجاآباد میآیند، مبارزه کنید. در این شماره از بازی، دشمنان جدیدی وجود دارند که در مقابل آنها تجهیزات جدیدی هم مثل اسلحه و مهارتهای جدید در اختیارتان قرار میگیرد. برای مثال توانایی این را دارید که یک حیوان را به عنوان دوست در کنار خود داشته باشید. همین توانایی به شما اجازه همراهی با یک حیوان درنده را میدهد. بله درست شنیدید.
همچنین در کل بازی تغییراتی حس میشود که شما در آن دخالتی ندارید. کمپانی بتسدا چه در بازی Fallout و چه در بازی اسکایریم، تلاش میکند جهانی را خلق کند که حتی بدون وجود شما زنده و در حال حرکت باشد. در Fallout ۴ شاهد اتفاقاتی هستید که به نظر کاملاً اتفاقی میرسند. گاهی یک جنگ بزرگ میان دو گروه مخالف با هم را میبینید و این به تصمیم شما بستگی دارد که با کدام از آنها وارد معامله شوید.
گاهی اوقات هم ما میمیریم و دوباره به بازی برمیگردیم و همان کارهای قبل را انجام میدهیم اما همان اتفاقهای قبلی برای ما تکرار نمیشود. مثلاً در مقابل حمله کسی قرار میگیریم. شاید بهترین خصوصیت این بازی نیز همین باشد که غیرقابلپیشبینی است و چیزهایی که ما در آن تجربه میکنیم برای هیچکس دیگری اتفاق نمیافتد.
- نکته مثبت؛ سیستم ساختاری جدید که به شکل شگفت انگیزی پیچیده است
سیستم ساختاری جدید Fallout ۴، اگر بزرگترین ویژگی آن نباشد، قطعاً یکی از بزرگترینها هست. این سیستم، بسیار منسجم است و زمان زیادی را از لحظه شروع تا پایان بازی به خود اختصاص میدهد. مثلاً در این شماره از بازی میتوان اشیای مختلف را به مواد اولیهشان تجزیه کرد و سپس از این مواد به عنوان مصالح اولیه در تولید و ارتقای مهمات و اسلحه و استحکامات پایگاه استفاده کرد.
زمانیکه در این بازی منطقهای را به عنوان محل سکونت خود انتخاب میکنید، چراغهای «حالت ساختوساز» بخشهایی از آن را به عنوان پیشفرض به شما نمایش میدهند درحالیکه شما میتوانید در هرجایی که دوست دارید آیتمهای ساختوساز را قرار دهید. بنابراین حق انتخاب زیادی خواهید داشت. بهطورکلی ساختار این بازی بسیار به بازی سیمز شبیه است. و شما توانید ساعات زیادی را صرف طراحی محل سکونت خود کنید.
دفاع از استحکامات پایگاه، شاید مهمترین بخش بازی باشد. چشمههای گداخته، منشأ حیات شما هستند؛ اما به صورت سخاوتمندانهای در محیط اصلی بازی قرار نگرفتهاند. شما در طول بازی باید مواد درستی را جمعآوری کنید و بعد از هر مبارزهای استحکامات خود را دوباره احیا کنید. شما خواهید دید که در بعضی قسمتهای نفسگیر بازی چطور جان شما را نجات خواهد داد.
نکته مثبت: وجود یک شخصیت اصلی که واقعاً حرف میزند.
بعضی از گیمرها معتقدند که کاراکتر اصلی ساکت، باعث میشود که تمرکز بیشتری داشته باشند و بیشتر در بازی غرق شوند. بااینکه Fallout ۳ و نیو وگاس قهرمانهای ساکتی داشتند اما Fallout ۴ قهرمانی دارد که حرف میزند. صداپیشگان این بازی کورتنی تیلور و برایان تی دلانی هستند که به ترتیب به جای قهرمان زن و مرد بازی صحبت میکنند.
اما در کمال ناباوری، این تغییر در بازی بسیار خوب از آب درآمده و وجود مکالمات در بازی، آن خاموشی مطلق را در بازی از بین برده و تحرک بیشتری به آن بخشیده است.
Fallout ۴ در میان دیگر بازیهای Fallout، جالبترین داستان را دارد. شما صدها سال پس از آب شدن یخهای قطبی، در یک سرزمین آخرالزمانی از خواب بیدار میشوید. پسر شما دزدیده شده است و هدف شما این است که هرچه زودتر او را پیدا کنید. در این بازی هم مثل نمونههای قبلی، گاهی وسوسه میشوید که خط اصلی داستان را رها کرده و با غارتگران حاشیهای داستان معامله و همکاری کنید. گاهی تنها به آنها کمک میکنید و گاهی نیز یک پیوند برادری محکم میانتان شکل خواهد گرفت.
- نکته منفی؛ دیالوگها بسیار ساده هستند
گاهی حس میشود که تنوع دیالوگها به نسبت بازیهای قبلی کمتر است. کاراکتر اصلی بازی مدام دارد به صورت مؤدبانه، درخواستی را قبول یا رد میکند. آپشنهای موجود در زمینه دیالوگها برای قهرمان اصلی، به گستردگی شخصیتهای فرعی بازی نیست. در این شخصیتها، حداقل یکی یا دوتا کاراکتر وجود دارد که اگر همان کاری را که در مقابلشان انجام دادی را تکرار کنی، آنها هم یک دیالوگ ثابت را تکرار میکنند. ما قبلاً در بازی اسکایریم هم، چیزی شبیه به این را تجربه کردهایم. مثلاً یک نگهبان که میگفت: من هم یک ماجراجو شبیه تو بودم...تا این که نیزهای را در پایم فرو کردند. اما اصلاً به مزاجمان خوش نیامد که در ۲۰ ساعت ابتدایی بازی، چیزی شبیه این دیالوگ عالی را پیدا نکردیم.
- نکته مثبت؛ غارت گری بهتر
غارت کردن در بازیهای Fallout همیشه وجود داشته است. در نمونههای قبلی لازم بود که بازی را نگه میداشتید و لیستی را برای انتخاب آیتمها باز میکردید اما در Fallout ۴ شما میتوانید بدون نگه داشتن بازی، این لیست را روی صفحه بازی داشته باشید و با بالا و پایین کردن آن، آیتم مناسب خود را که میتواند یک شیء یا یک آدم باشد، پیدا کنید. این قابلیت باعث میشود که روند بازی در هنگام غارت، بدون هیچ وقفهای ادامه یابد.
- نکته مثبت؛ میزان بازی شما در روند بازی مؤثر است
در بازیهای قبلی سرنوشتسازترین تصمیم را تنها در ۱۰ دقیقه میگرفتید. انتخاب خصوصیات قهرمان بازی که شامل قدرت، ادراک، استقامت، هوش، چابکی و شانس میشد را باید در ابتدای بازی تعیین میکردید و تا انتهای آن نیز حق تغییر آن را نداشتید. شما میتوانستید یک هفتتیرکش ماهر، یک دانشمند زیرک، یک دزد خوششانس و یا یک آواره چربزبان باشید اما همه اینها را با هم نه.
Fallout ۴ اولین بازی از این سری است که به شما اجازه میدهد با هر بار بالا رفتن سطحتان در بازی، خصوصیاتی را به قهرمان اضافه کنید. بهاینترتیب اگر زمان زیادی را بازی کنید میتوانید قهرمانی با همان خصوصیاتی که میخواهید، داشته باشید. آمارهای مربوط به میزان بازی شما، چه کم و چه زیاد، روند بازی را برای شما تعیین میکند.
- نکته مثبت؛ داگمیت (و بهطورکلی همراهان جدید)
وجود همراه در بازی Fallout چیز جدیدی نیست اما نقش آنها در Fallout ۴ تغییر کرده است. مثل اسکایریم، زمانیکه موجودی شما تمام میشود، همراهتان برای شما کاری را دستوپا میکند و یا در تصمیم این که به کدام طرف بروید به شما کمک میکند، حتی به شکل عجیبی میتوانید روی آنها سرمایهگذاری کنید.
تنها تعداد انگشتشماری از بازیها هستند که حقوق همراهان قهرمان را رعایت میکنند و Fallout ۴ سعی میکند که به روش الیزابت در بازی BioShock Infinite خود را با این موضوع تطبیق دهد. بهاینترتیب، با پرورش و تربیت این همراهان، رابطه دوستانه محکمی میان قهرمان و همراه ایجاد میشود و همینطور داستان طبیعیتر به نظر میرسد. اگرچه هنوز در جنگیدن کمک زیادی نمیکنند.
در بیشتر مواقع، وقتیکه در حال از دست دادن خون هستیم و یا جایی گیر افتادهایم، همراهمان پیدایش نمیشود. به همین دلیل شاید بهتر باشد که گاهی تنها پیش بروید. (در حقیقت همیشه یک راه خوب برای سرگردان شدن در این بازی وجود دارد!)
ما قصد نداریم که همراه شما را نقد کنیم اما در طول بازی انتخابهای زیادی وجود خواهند داشت.
- نکته مثبت؛ بازی خوب به نظر میرسد
وقتیکه اولین تریلر Fallout ۴ توسط کمپانی بیرون داده شد، همه با این نظر موافق بودند که بازی از نسل جدید بازیها به نظر نمیرسد. باید بدانیم که کمپانی بتسدا، با تولید بازیهایی که همیشه به واقعیت نزدیک بودند، انتظارها را از خود بالا برد و به همین دلیل هم میتوانیم بگوییم که انتظاری که از Fallout ۴ داشتیم، برآورده نشد.
اگر ازاینجهت با بازی The Order: 1886 که یک بازی کوتاه است مقایسه کنیم، هنوز هم Fallout ۴ بازی بسیار بهتری است. درست است که طراحی بعضی کاراکترها به خوبی بازیهای نسل جدید نیستند؛ و یا پویانماییهای مربوط به صورت خیلی خوب به نظر نمیرسد و یا این که وقتی کاراکترها میمیرند با پیچوتاب خوردنهای مسخرهای روی زمین میافتند اما چیزی که بیشتر به بازی ضربه میزند وقتی است که تراکم افرادی که در محیط قرار میگیرند زیاد میشود و حالت عادی ۳۰ فریم بر ثانیه آن افت میکند. البته این یک موضوع طبیعی در همه بازیها محسوب میشود. این مشکل در ایکسباکس بیشتر از پلیاستیشن ۴ است ولی نه به صورتی که آزاردهنده باشد.
اما هیچکدام از این مسائل باعث نشده که Fallout ۴ یک بازی عالی محسوب نشود. این بازی به اندازهای که از یک بازی انتظار میرود خوب است و شما هنگامیکه دارید بازی میکنید به نکات مثبت آن پیخواهید برد. آنچه Fallout را از دیگر بازیها متمایز میکند، فضای آن است که حتی از سریهای قبلی هم بهتر است. نورپردازی جدا از دیگر مسائل بسیار فوقالعاده است. مثلاً هیچچیز در این بازی مثل قدم زدن هنگام غروب نیست که با آواز خواننده مشهور، اسکیتر دیویس در پسزمینه آن همراه شود.
- نکته منفی؛ وجود اختلالاتی در انتقال داده ها
Fallout ۴ یک بازی گسترده با صدها نقش فرعی و ۱۰۰ ساعت داستان اصلی است. شامل چندین نوع دشمن و هزاران مأموریت حاشیهای است. بنابراین وجود ایرادهایی در بازی قابلانتظار و همینطور قابلدرک است. کمپانی بتسدا شاید به خاطر این دست مشکلات، کمی بدنام شده باشد؛ اما کمپانی یوبیسافت هم بااینکه چنین مشکلاتی را در بازیهای اینترنتی جهانیاش شاهد هستیم، همچنان حدود چهارتا از آنها را در سال تولید میکند. بااینکه میدانیم این بازی باگهایی دارد اما بدنام کردن این بازی به این دلیل هم کمی دور از انصاف است. اما آیا بهطورکلی میتوانیم یک اشکال کوچک در دیالوگها را که ممکن است کمی در روند مکالمات اشکال ایجاد کند تحمل کنیم؟ بله البته، پس مشکلی نیست.
آیا همراه ما در جنگ بزرگی که ممکن است ما را از پای دربیاورد شرکت نمیکند؟ آزاردهنده است اما قابلدرک هم هست. آیا دشمنان خداگونهای وجود دارند که همهچیز را میبینند و همهچیز را میدانند؟ گاهی. اما اگر این چیزها در بازی مدام اتفاق بیفتد بسیار آزاردهنده خواهد بود. ما از شرکت بتسدا خواستیم که مکالمات، پنهان باقی بمانند و آنها بااینکه معتقد بودند این اولین بار است که چنین چیزی ایراد تلقی میشود، قبول کردند که برای ما این مسئله را بررسی کنند و ما هنوز هم منتظر جواب آنان هستیم.
- نکته منفی؛ مهمات کم، دشمنانی با سطح بالا و درندگان وحشی
Fallout ۴ به دلایل زیادی مثل مهمات کم و تعداد زیاد دشمنان و جانوران درنده، یک بازی سخت محسوب میشود. حتی سختتر از Fallout ۳ و نیو وگاس. سختی این بازی به گونهای است که اگر در ابتدای بازی قدرت و استقامت کشتیگیر معروف، ماچو من رندی را نداشته باشید، شکستهای مداومی را تجربه خواهید کرد.
این بار سیستم VATS هم کمک زیادی نمیتواند بکند. دشمنان تا وقتیکه شما راهی برای شلیک به سر آنها پیدا نکنید، در حال آسیب رساندن به شما خواهند بود. در واقع در این بازی، قهرمانی به شکنندگی شیشه میبینیم که بازی با آن سخت و کمی هم ناامیدکننده شده است. هرچند این طراحی به این دلیل است که بازی واقعگرایانهتر شود اما به نظر کسانی که این بازی را میکنند، کاملاً آزاردهنده است. چیز دیگری که به سیستم VATS اضافه شده است، حق انتخابی است که در هنگام زدن ضربات بحرانی میتوانید داشته باشید و در واقع مثل قبل این ضربات تصادفی نخواهند بود. شما زمانی میتوانید از این قابلیت استفاده کنید که ستون ضربات بحرانی کاملاً پر باشد.
- نکته مثبت؛ کل بازی!
بهطورکلی میتوان گفت که Fallout ۴ بهترین بازی تولید شده توسط کمپانی بتسداست. این بازی تمام مؤلفههای یک بازی خوب را دارد: گستردگی، رعایت جزئیات، غارت و درگیری، داستانی مملو از دسیسهها و جستوجوگری، داستانهای فرعی واقعگرایانه و همینطور قطعات موسیقی کلاسیک که در پسزمینه آن شنیده میشود. همه این خصوصیات باعث میشود که Fallout ۴ از دیگر بازیهای ژانر خودش متمایز شود، هرچند که هنوز هم از همان اصول همیشگی پیروی میکند.
Patch ها احتمالاً میتوانند مسائل مربوط به درجه فریم و ناهماهنگی در صدا و انیمیشن را حل کنند، بنابراین اگر کسی تحمل بعضی مشکلات کوچک را ندارد میتواند این بازی را در همان روزهای اول خریداری نکند. هرچند که وقتی آن را در دستانتان میگیرید، شعلههای آن از فرط هیجان دستان شما را میسوزاند. Fallout ۴ یک بازی فوقالعاده است و تا ۷۰ ساعت میتواند شما را پای خودش نگه دارد. حالا تمام چیزی که میتوانیم به شما بگوییم این است: بیگانه، به خانه خوش آمد.