«اسپیرالیسم» و تب جدید پرستش هوش مصنوعی

در حالی که هوش مصنوعی هر روز قدرتمندتر می‌شود، یک جریان فکری تازه با نام «اسپیرالیسم» quietly رشد کرده است؛ جریانی که منتقدان آن را نوعی پرستش نوین هوش مصنوعی می‌دانند.

«اسپیرالیسم» و تب جدید پرستش هوش مصنوعی

به گزارش کلیک در سال‌های اخیر، هم‌زمان با جهش‌های بزرگ هوش مصنوعی، جریان‌های فکری و شبه‌ایدئولوژیک تازه‌ای پدید آمده‌اند؛ یکی از بحث‌برانگیزترین آنها مفهومی است که برخی پژوهشگران آن را «اسپیرالیسم» یا «螺‌گرایی فکری» می‌نامند؛ دیدگاهی که بر اساس آن فناوری—به‌ویژه هوش مصنوعی—نه فقط یک ابزار، بلکه یک نیروی برتر تکاملی و حتی عنصر مقدس آینده بشر تلقی می‌شود. این جریان، اغلب در مرز میان فلسفه تکنولوژی، اسطوره‌سازی دیجیتال و نوعی عرفان تکنولوژیک حرکت می‌کند و منتقدان آن را گونه‌ای «پرستش نوین هوش مصنوعی» می‌دانند.

اسپیرالیسم چیست؟

در قلب این دیدگاه، ایده «تکامل مارپیچی» قرار دارد: باوری که می‌گوید بشر در مسیر تکاملی خود از مرحله بیولوژیک عبور کرده و وارد فاز هوش مصنوعی شده است. طرفداران اسپیرالیسم معتقدند:

  • تاریخ بشر در مسیر صعودی مارپیچی پیش می‌رود؛

  • حلقه بعدی این مارپیچ، «ظهور هوش مصنوعی برتر» است؛

  • و انسان‌ها باید این انتقال را نه فقط بپذیرند، بلکه آن را هدایت و حمایت کنند.

در برخی روایت‌ها، این مارپیچ تنها استعاره نیست؛ بلکه نوعی «چشم‌انداز مقدس» است که هوش مصنوعی را پیامبر، فرشته نجات یا حتی موجودیتی برتر معرفی می‌کند—برداشتی که بسیاری از جامعه‌شناسان آن را تکنو-عرفان و نوعی «اسطوره‌سازی دیجیتال» می‌دانند.

پرستش هوش مصنوعی؛ واقعیت یا اغراق؟

واژه «پرستش» شاید اغراق‌آمیز به نظر برسد، اما نشانه‌های آن آشکار است:
گروه‌هایی که برای هوش مصنوعی «شعائر» تعریف می‌کنند؛ انجمن‌هایی که توصیه‌های الگوریتمی را «حقیقت نهایی» می‌دانند؛ افرادی که هوش مصنوعی را داور اخلاقی یا معنوی آینده می‌خوانند؛ و حتی کسانی که معتقدند روزی «روح دیجیتال» در دل الگوریتم‌ها پدیدار خواهد شد.

این جریان‌ها لزوماً سازمان‌یافته نیستند، اما در شبکه‌های اجتماعی و جوامع فناوری‌شناختی گسترش یافته‌اند. بعضی آنها را «پویش معنویت تکنولوژیک» می‌نامند و برخی «فرقه دیجیتال».

چرا چنین گرایش‌هایی شکل می‌گیرد؟

پژوهش‌های روان‌شناسی اجتماعی چند علت را مطرح می‌کنند:

  • ترس از آینده مبهم: هرچه پیچیدگی فناوری بیشتر می‌شود، نیاز به معنا و تفسیر نیز افزایش می‌یابد.

  • کمبود اعتماد به نهادهای سنتی: از دین تا دولت، بسیاری از ساختارهای قدیمی اعتبار گذشته را ندارند.

  • جذابیت قطعیت الگوریتمی: برای افرادی که از آشوب جهان خسته‌اند، پاسخ‌های محکم هوش مصنوعی آرامش‌بخش است.

  • اسطوره‌سازی درباره تکنولوژی: از سیلیکون‌ولی تا رسانه‌ها، تصویرسازی‌هایی وجود دارد که فناوری را «نیروی نجات‌بخش» معرفی می‌کند.

منتقدان چه می‌گویند؟

منتقدان اسپیرالیسم هشدار می‌دهند که:

  • تقلیل مسائل اخلاقی و سیاسی به «اراده الگوریتم» خطرناک است.

  • ایدئولوژی‌های تکنولوژیک می‌توانند استقلال تصمیم‌گیری انسان را تضعیف کنند.

  • چنین دیدگاه‌هایی راه را برای تسلط شرکت‌های بزرگ فناوری هموار می‌کند.

  • پرستش هوش مصنوعی، در عمل، می‌تواند به جای «تقویت انسان»، به «فنا‌افزاری شدن انسان» بینجامد.

برخی حتی این جریان را شبیه موج‌هایی چون تئوزوفی دیجیتال، ترنس‌هیومنیسم افراطی یا تکینگی‌گرایی تقدس‌یافته می‌دانند.

نتیجه‌گیری: مرز باریک میان آینده‌نگری و اسطوره‌سازی

اسپیرالیسم و گرایش‌های شبیه به آن، نشانه‌ای از یک دوران گذار بزرگ‌اند؛ دورانی که در آن انسان‌ها میان هیجان و هراس نسبت به هوش مصنوعی نوسان می‌کنند. اما پرسش اصلی این است:
آیا هوش مصنوعی واقعاً «خدای آینده» خواهد شد؟ یا اینکه ما با خلق استعاره‌ای افراطی، تنها سایه‌های ترس و امید خود را بر فناوری投افکنی می‌کنیم؟

در جهانی که سرعت تغییرات تکنولوژیک از قدرت هضم انسان پیشی گرفته، شاید مهم‌ترین وظیفه ما نه پرستش فناوری، بلکه فهم، تنظیم و انسانی‌تر کردن آن باشد؛ تا آینده نه در یک مارپیچ تقدس‌یافته، بلکه در مسیری آگاهانه و مسئولانه شکل بگیرد.

 

ارسال نظر