ما شکست نخوردیم اما فیلترینگ شکست خورد!
رسانه کلیک - داستان فیلترینگ تلگرام و سر و صدایی که در زمان خود به پا کرده بود، بیش از همه دامن کسب و کارها و فروشگاه های آنلاین تلگرامی را گرفت؛ اما این روزها شواهد نشان می دهد فیلترینگ طرف شکست خورده این ماجراست. گزارش ما را از این ماجرا در ادامه می خوانید.
«سه نیروی تمام وقت داشتم که میشود سه خانوار به علاوه خودم و افراد دیگری که با کسب و کار ما درگیر بودند. از وقتی تلگرام فیلتر شد تا زمانی که دوباره سر پا بیاییم، چند ماه طول کشید، نپرس توی این چند ماه چی گذشت که میتونم برات از گرسنه خوابیدن هم بگم. اما در نهایت و به مرور اوضاع دقیقا مثل قبل شد؛ ولی بهتر نشد.»
نامش حمید است و با اینکه ۱۹ سال بیشتر ندارد، ولی با دوستان هم سن و سال خودش در تلگرام درآمدزایی میکند. کارشان هم تبلیغات تئاترها و برنامههای فرهنگی است و خودش میگوید که هیچ کار خلافی انجام نداده است: «ما دیجیتال مارکتینگ تئاترها و برخی برنامههای فرهنگی را انجام میدادیم و در پروموت کردن آنها تلاش میکردیم. خودمان عشق هنر بودیم ولی میدانستیم در این حرفه نمیتوانیم پول خوبی در بیاوریم و چون اکثرا از شهرستان به تهران آمده بودیم و مستقل زندگی میکردیم، نیازمند درآمد مناسبی بودیم.»
حمید با همکارانش در برنامههای فرهنگی آشنا میشود و تصمیم میگیرند با توجه به داشتن تعداد زیادی آشنا و وارد بودن در زمینه IT، کارهای تبلیغاتی انجام دهند: «کم کم کارمان را گسترش دادیم و مثلا یکی از بچهها که طراحی بلد بود، به ساخت استیکر تلگرامی روی آورد. به تدریج شروع کرد به فروش کارهای دستی خودش در یک کانال جداگانه و هرچه اصرار کردیم که در اینستاگرام هم کار کن، قبول نکرد. همین شد که بعد از فیلترینگ تلگرام رسما کار و بارش کساد شد.»
نام این گرافیست محدثه است. میگوید قصد داشته بعد از پیدا کردن مشتریان کافی، گستره کارهای خودش را بیشتر کند: «در حقیقت برنامه بلند مدتی برای ورود به اینستاگرام داشتم. توانسته بودیم با کارهای تبلیغاتیمان ممبرهای گوناگونی جذب کنیم و آنها را تبدیل به کاربران وفادار کنیم. از همان اول هم میدانستم که کار گرافیکی یعنی کار بصری و اینستاگرام شاید بستر بهتری باشد اما واقعیت این است که تلگرام بیشتر روی بورس بود و قصد داشتم تا در سال آینده وارد وادی اینستاگرام شوم.» به اینجای حرفهایش که میرسد با تلخندی میگوید: «آن هم که البته هر لحظه ممکن است فیلتر شود.»
محدثه از ترس همین فیلترینگ تصمیم گرفته کارش را در یک پیام رسان بومی از نو آغاز کند ولی میگوید تعداد مشتریانش به بیست درصد سال گذشته هم نمیرسند: «تازه باید حساب کنیم از سال گذشته تا به امروز تعداد کاربران فعال فضای مجازی بیشتر هم شده است.»
درآمد این روزهایش را ماهانه کمی بیشتر از دویست هزار تومان تخمین میزند و آن را در سال گذشته نزدیک به یک میلیون تومان اعلام میکند: «برای همین است که دیگر کارم چیز دیگری شده و دیگر کسب و کار خودم را ندارم.»
خیلی از مردم بعد از فیلترینگ تلگرام کسب و کار خودشان را از دست دادهاند و با کسبوکارهای دیگر همکاری میکنند. مرصاد یکی از همین افراد است که کانالی سینمایی داشته و در آن خودش تولید محتوا انجام میداده: «بعد از فیلترینگ اما نتوانستم مثل قبل به کانال رسیدگی کنم. ریزش زیادی از مخاطبین داشتم و تا مردم به فیلترشکنها عادت کنند و تلگرام مثل قبل شلوغ شود، عملا از کلی ترندهای روز جا ماندم.»
مرصاد این روزها برای یک سایت سینمایی دیگر قلم می زند و با اینکه همچنان کارش را دوست دارد، ولی معتقد است که کسب و کار خود آدم حس و حال دیگری دارد: «ما در جلساتی با دوستان دیگرم تصمیم گرفته بودیم به تدریج یک تیم بشویم. اگر این کار آفرینی نیست، پس چیست؟»
مرصاد قصد استخدام گرافیست و ادمینهای کمکی را داشته و با توجه به تعداد بالای اعضای کانالش، به کلاسهایی برای کسب در آمد از این روشها سر زده است: «میدانم که دیجیتال مارکتینگ به همین سادگی نیست و من هم قصد نداشتم این کار را به طور حرفهای انجام دهم اما میخواستم با اصول اولیهاش آشنا شوم و در این زمینه قدمهایی بردارم. نقشه راه گستردهای داشتم که در آن مدیریت محتوا بر عهده من بود و بچههای دیگر کارهای دیگر گروه را انجام میدادند.»
برنامه اطلاع رسانی جلسات پخش و نقد فیلم و برخی کارگاهها که توسط مرصاد انجام میشد، همگی در بستر تلگرام صورت میگرفت. کانال و گروهی که او برای عشاق سینما زده بود، در روزهای اول فیلترینگ تقریبا خالی از سکنه شده بود: «به تدریج این وضعیت درست شد اما ناامیدی در همه جای تیم رخنه کرده بود. خیلی از بچهها میگفتند دیگر اعتمادی به فعالیت در این بستر ندارند و ترجیح میدهند کار فیزیکی انجام دهند. برخی از آنها الان مشغول به کارهایی هستند که به هیچ وجه نه در آن تخصص دارند و نه دوستش دارند.»
آنطور که مرصاد میگوید، رشد کانال آنها دیگر مثل سابق نیست و انگار همه چیز در زمان متوقف شده است: «مثل این میماند که بعد از فیلترینگ دائم در حال درجا زدن هستیم.» مشکل مرصاد را کانالهای با ابعاد بسیار بزرگتر هم دارند. آرش مدیر یکی از همین کانالهاست که تا عید ۹۶ رشدی سریع داشت و تعداد اعضای آن به پانصد و پنجاه هزار نفر رسید اما بعد از آن و در طول یک سال اخیر با وجود تلاشهای متعدد تیم؛ نهایتا ۵۰ هزار نفر به کانال آنها اضافه شده است. آرش در این باره میگوید:
«فکر نمیکنم مشکل از کم کاری ما باشد چرا که ما حتی بعد از فیلترینگ، بیشتر از پیش فعالیت کردیم. با وجود تزریق ناامیدی به تمام اعضایمان، جلسات متعددی گذاشتیم. برخی از ما فکر میکردیم فیلترینگ موقتی خواهد بود و برخی معتقد بودیم که همیشگی. اما هیچ کدام از این موارد بر فعالیتهای ما تاثیر نگذاشت و در نهایت توانمان، کارمان را پیش بردیم. با این وجود کاربران تا مدتهای مدیدی مثل قبل فعال نبودند و حضور نداشتند. تا به امروز هم نتوانستیم مثل قبل رشد کنیم و با اینکه میتوانیم ادعا کنیم شکست نخوردیم، اما پیروز هم نشدیم؛ ولی میدانیم که فیلترینگ شکست خورد.»
کانالهای تلگرامی کم و بیش فعالیت خود را دارند و گروهها حتی به سوپرگروههای چند هزار نفره تبدیل شدند. با اینکه جریان حضور مردم در این بستر همچنان ادامه دارد، اما همانطور که آرش به من میگوید، پیروزی خاصی هم در این بین به دست نیامده است. به قول او و خیلی دیگر از مدیران کانالهای تلگرامی، تلگرام همان چیزی است که قبلا بود و حالا بعد از یک سال، انگار آب از آب تکان نخورده ولی پیشرفت در آن سخت شده چرا که بسیاری از فعالان کاردرست و تولیدکنندگان محتوای قدر، آنچنان روی تلگرام حساب باز نمیکنند. سعید میرزاپور، از کارشناسان دیجیتال مارکتینگ در این باره میگوید:
«شرکتها و سایتهای بزرگی که در این زمینه تبلیغات میکردند و بودجهای برایش در نظر میگرفتند؛ این روزها بودجه کمتری برای تلگرام تخصیص دادهاند. بیشتر حواس ها به سمت اینستاگرام جذب شده و شرکتها روی این پلتفرم بیشتر سرمایهگذاری میکنند چرا که ویدئو مارکتینگ در این روزها حرف اول و آخر را میزند. مردم بعد از داشتن فیلترشکن، وارد توییتر هم شدهاند و خیلی از پشتیبانیها که تا پیش از این در تلگرام انجام میشد، حالا در توییتر انجام میشود. ولی با تمام این تفاسیر، اینکه بخواهیم بگوییم تلگرام هم از کار افتاده باشد اعرابی از معنا ندارد. مسیر فیلترینگ تلگرام درست مانند پلی است که از هم فرو پاشیده ولی با صبر و حوصله دوباره عین روز اولش احداث شده با این تفاوت که بزرگراهی با امکانات هم در کنار این پل زده شده و مردم دیگر فقط از آن گذر نمیکنند و صد البته که خیابانهای فرعی زیادی هم در این بین بوجود آمده که کسی به آنها اعتماد چندانی ندارد.»