رشد تقاضا برای «قصهگو» در شرکتهای بزرگ فناوری
تحولات جدید در بازار کار نشان میدهد که نقش «قصهگو» بهعنوان یک شغل تخصصی، بهسرعت در حال تبدیلشدن به یکی از موقعیتهای کلیدی در شرکتهای بزرگ فناوری است.
بر اساس دادههای منتشرشده، تعداد آگهیهای استخدام مرتبط با این عنوان شغلی در مدت کوتاهی دو برابر شده و توجه مدیران ارشد را به خود جلب کرده است.
در سالهای اخیر، برندها دریافتهاند که ارتباط مؤثر با مخاطبان دیگر صرفاً از مسیر تبلیغات مستقیم یا پیامهای رسمی امکانپذیر نیست. شرکتهایی مانند گوگل، مایکروسافت و Notion بهدنبال افرادی هستند که بتوانند روایت منسجم و الهامبخش برند را طراحی و مدیریت کنند؛ روایتی که در قالب محتواهای متنوعی مانند پادکستها، سخنرانیهای مدیران ارشد، رویدادهای داخلی و حتی ارتباطات سازمانی نمود پیدا میکند.
قصهگو در این ساختار جدید، صرفاً نویسنده یا تولیدکننده محتوا نیست، بلکه نقشی راهبردی بر عهده دارد. او باید ارزشها، چشمانداز و هویت برند را به داستانهایی قابلفهم و اثرگذار تبدیل کند؛ داستانهایی که هم برای کارکنان معنا داشته باشد و هم برای مخاطبان بیرونی اعتماد و همدلی ایجاد کند. به همین دلیل، این موقعیت شغلی اغلب در تقاطع بازاریابی، روابط عمومی، ارتباطات سازمانی و حتی رهبری فکری تعریف میشود.
افزایش تقاضا برای این نقش نشاندهنده تغییری عمیق در نگاه شرکتها به مفهوم ارتباط است. در فضایی که رقابت شدید و توجه مخاطب محدود است، روایت قوی میتواند مزیت رقابتی پایدار ایجاد کند. از همین رو، قصهگوها بهتدریج در حال تبدیلشدن به یکی از بازیگران کلیدی اکوسیستم برندینگ و ارتباطات در شرکتهای فناوری هستند.
این روند حاکی از آن است که مهارت داستانپردازی، دیگر یک توانایی جانبی محسوب نمیشود، بلکه به یک شایستگی حرفهای و قابلاستخدام در بالاترین سطوح سازمانها تبدیل شده است؛ مسیری که احتمالاً در سالهای آینده نیز با شتاب بیشتری ادامه خواهد یافت.