خانه‌هایی برای زیستن در دبی، برج‌هایی برای سرمایه در تهران

بازار مسکن در دبی به نقطه‌ای از رونق بی‌سابقه رسیده که تقریباً هر روز پروژه‌ای جدید در حال آغاز است.

خانه‌هایی برای زیستن در دبی، برج‌هایی برای سرمایه در تهران

به گزارش کلیک در حالی که آسمان‌خراش‌های دبی با برنامه‌ریزی دقیق و سرمایه‌گذاری بلندمدت سر بر آسمان می‌کشند، در تهران هنوز بسیاری از پروژه‌های عمرانی در میانه راه متوقف می‌شوند.

تفاوت این دو شهر، فقط در مصالح و دلار نیست؛ در نگاه به «مسکن» به‌عنوان کالای مصرفی یا سرمایه‌ای است.

در کمتر از سه دهه، دبی از بیابانی کوچک به یکی از پیشرفته‌ترین شهرهای جهان تبدیل شده است؛ شهری که هر برج، بخشی از هویت اقتصادی و فرهنگی آن را می‌سازد. در مقابل، تهران شهری است با سابقه‌ای طولانی در ساخت‌وساز، اما گرفتار چرخه‌ای فرساینده از پروژه‌های نیمه‌کاره، سوداگری زمین و سیاست‌های ناپایدار مسکن.

در دبی، ساخت هر پروژه بزرگ با طرح جامع شهری، مطالعات زیست‌محیطی و پیش‌بینی تأمین زیرساخت همراه است. سازندگان خصوصی و دولت در قالب مشارکت‌های واقعی فعالیت می‌کنند؛ از تأمین مالی و طراحی گرفته تا تحویل نهایی و مدیریت بهره‌برداری. اما در تهران، بیشتر پروژه‌ها نه از دل برنامه شهری بلکه از دل تصمیمات مقطعی بیرون می‌آیند؛ بدون هماهنگی با ظرفیت ترافیکی، زیست‌محیطی یا نیاز واقعی مردم.

در حالی که دبی با ایجاد مناطق ویژه مانند دبی مارینا، داون‌تاون و جمیرا ویلیج، ترکیب هوشمندی از مسکن، اشتغال، تفریح و گردشگری را شکل داده، در تهران هنوز محله‌های نوساز با کمبود پارک، مدرسه، حمل‌ونقل عمومی و زیرساخت شهری مواجه‌اند. نتیجه، خانه‌هایی است که فقط ساخته می‌شوند تا «سرمایه» حفظ شود، نه تا «زندگی» در آن جریان پیدا کند.

از نظر فناوری ساخت نیز فاصله چشمگیر است. دبی به‌سرعت به سمت ساختمان‌های پایدار، هوشمند و کم‌مصرف انرژی رفته است. در حالی که در تهران هنوز بخش زیادی از ساخت‌وساز با روش‌های سنتی، بدون مدیریت پسماند و با هدررفت بالای انرژی انجام می‌شود.

نکته مهم‌تر، نقش دولت‌هاست. در دبی، سیاست‌گذار با هدف جذب سرمایه جهانی و حفظ کیفیت زندگی عمل می‌کند. در تهران، تمرکز دولت بیشتر بر ساخت انبوه و وعده‌های کوتاه‌مدت است. پروژه‌هایی مانند «مسکن مهر» و «نهضت ملی مسکن» نه‌تنها نتوانسته‌اند بازار را متعادل کنند، بلکه به دلیل بی‌توجهی به مکان‌یابی و کیفیت، خود به معضلی تازه تبدیل شده‌اند.

 

افزایش 33 درصدی  ارزش معاملات املاک در دبی طی یک‌سال گذشته

 تبلیغات املاک سراسر شهر را پوشانده و طبق گزارش دویچه‌بانک، قیمت هر متر آپارتمان در مرکز دبی طی پنج سال گذشته ۱۲۲ درصد افزایش یافته؛ عددی که این شهر را پس از ریاض، در رتبه دوم رشد جهانی قرار می‌دهد.

نشریه اکونومیست در گزارشی آورده است:  ارزش معاملات املاک در دبی طی یک‌سال گذشته به ۴۴۱ میلیارد درهم (۱۲۰ میلیارد دلار) رسیده که نسبت به سال قبل، ۳۳ درصد رشد را نشان می‌دهد.

 هرچند برخی کارشناسان از احتمال اشباع بازار و افت قیمت‌ها هشدار داده‌اند، اما تحلیل اکونومیست نشان می‌دهد تقاضای واقعی در حال حاضر همچنان بالاست و سازندگان انضباط مالی بیشتری دارند.

در میان موج جدید خریداران، کارآفرینان آفریقایی، مهاجران بریتانیایی ناراضی از شرایط کشورشان و خانواده‌های طبقه متوسط آسیایی بیشترین سهم را دارند.

رشد جمعیت امارات و ورود نیروهای تحصیل‌کرده باعث شده بازار مسکن از سرمایه‌گذاری صرف فاصله بگیرد و به سمت مالکیت واقعی خانوارها حرکت کند.

 از سوی دیگر، رهبران امارات با تغییر قوانین مالی و الزامات ضدپول‌شویی، تلاش می‌کنند بازار را باثبات‌تر و شفاف‌تر نگه دارند.
در مقابل، بازار مسکن ایران درگیر تورم، رکود سرمایه‌گذاری و کمبود پروژه‌های جدید است؛ جایی که تقاضا بیشتر از جنس مصرفی است تا سرمایه‌ای، و فاصله میان توان خرید مردم و قیمت ملک روزبه‌روز بیشتر می‌شود.

در نهایت، تفاوت تهران و دبی را می‌توان در یک جمله خلاصه کرد: در دبی، ساخت‌وساز ابزاری برای توسعه شهری است؛ در تهران، ساخت‌وساز هدف نهایی شده است.

 

ارسال نظر